عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



اگر ماه بودی به صد ناز / شاید شبی بر لب بام من مینشستی . . .♥♥ اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست ، من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست♥♥ مهربانم روزگارم ابریست ، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی ♥♥ آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم های تو بباره ♥♥ ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من / ای حسرت روزهای شیرین در من! بی مهری انسان معاصر در توست / تنهایی انسان نخستین در من

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان dehkadeye gham و آدرس azi.love.girl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1798
بازدید ماه : 2257
بازدید کل : 75306
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 96
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 441
:: کل نظرات : 96

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 1798
:: بازدید ماه : 2257
:: بازدید سال : 8802
:: بازدید کلی : 75306

RSS

Powered By
loxblog.Com

khat cherk haye del tangi azi

تبلیغات
قهوه تلخ
پنج شنبه 14 ارديبهشت 1396 ساعت 16:23 | بازدید : 475 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

قهوه را

تلــــــــــــخ دوست دارم!
.
.
.

مــــــــــزه ی زنــــــــــــدگی میـــــــــــــــدهد...!!

 Related image


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آرزو
پنج شنبه 14 ارديبهشت 1396 ساعت 16:22 | بازدید : 560 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
مــی دانـــی
 
اگـــر هنوز هم تورا آرزو می کنم
 
برای ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!
 
شــایـــــد
 
آرزویــی زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ...
 
Image result for ‫عاشقانه‬‎

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
گریه
پنج شنبه 17 فروردين 1396 ساعت 16:2 | بازدید : 514 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
دلم گريه می خواهد...

نه بغضِ فرو خورده ...

نه هق هقِ آرام...

نه اشکِ بی صدا ...

گريه ای از ته دل ...

دلم فرياد می خواهد...

دلم می خواهد با صدای بلند گريه کنم ...
زار بزنم...

دلم می خواهد هر چه بغض و ناله و درد مانده در دلم از اين روزهای بی ستاره بی دريغ ببارم...

شايد که سبک شود دلم ...

شايد که بتوانم يک لحظه بی حضور اين بغض سنگين و درد آلود نفس بکشم ...

شايد...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
من
پنج شنبه 17 فروردين 1396 ساعت 15:58 | بازدید : 527 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

مــَن یــــه روزے دخــــترے بـــودَم کــه از تـــه دل مــے خَـــندیدَم...!!!

مــــَن یـــه روز آروم تــــَرین اعــــصآب دُنیـــآ رو دآشــــتَم...!!!

اکــــنون بــے آنکـــــه شآد بـــآشَــم نـــفس مــے کشَـــم...

بـــے آنکــــه شآد بآشــــم زیــــر بآرآن رآه مـــی رَوم...

بــے آنکـــــه شآد بآشــــم زنــدگــے مــے کـــــُنَم...

دیگـــــرآن از کـــنآرم عبــــور مـــے کـننـــد...

ســــرد و سنگـــــین... بــے آنکــــه نآمــــم رآ بــه خآطـــر بیآورنــد... جــورے عبـــــور مـــے کننــد


کــــه انگـــــآر مـــن نیســـــتم....

حـــــرفــے نیــــست...فقـــط خســـته ام ...

مــن دخــــــترے هـــستم کـــــه بآتمـــــآم تـــوآن بآ ســـرنوشـــت مــے جنگـــــد...

وچــــه جنگــــ نآبـــــرآبرے...

مـــن خـــــسته ام ولـــے مــَغــــــلوب نخــوآهــــَم شــــُد...!!!

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
کافه
پنج شنبه 17 فروردين 1396 ساعت 15:55 | بازدید : 504 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

هی کافه چی!

 

برای یک شب کافه ات را به دست من بده

 

می خواهم برای یک شب هم که شده

 

خودم باشم واین صندلی های خالی...

 

خودم باشم و یک آغوش خیالی...

 

خودم باشم واشک هایی که سرازیر می شوند

 

وخدا هم پاکشان نمی کند...

 

بگذار این سکوت وحشی تن مرا به اسارت بگیرد

 

بگذار در این تنهایی خون دل  بالا  بیاورم

 

بگذار سیگار بند بند وجودم را بسوزاند

 

بگذار دیگر نباشم...!!!

 

 


 

آدم ها می آیند زندگی  می کنند

 

می میرند و می روند...

 

اما...فاجعه ی زندگی تو

 

آن هنگام آغاز می شود که

 

آدمی می رود اما نمی میرد

 

می ماند و نبودنش در بودن تو

 

چنان ته نشین می شود که تو می میری

 

در حالی که زنده ای...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دل تنگ
پنج شنبه 17 فروردين 1396 ساعت 15:52 | بازدید : 471 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

ین روزها، دلم آنقدر تنگ می شود که حتی احساس می کنم دلی ندارم


آنقدر می خواهم داد بزنم

می خواهم خدا را در آغوش بگیرم و سخت گریه کنم

آنقدر گریه کنم که در آغوشش به خواب بروم

آنگاه آرام بوسه ی خدا را احساس کنم که روی گونه هایم نواخته می شود

و بعد صدای لالایی اش را بشنوم

همراه با نوازش و بوسه ای دیگر

ای خدا می دانم کنارمی

اما دلم سخت برایت تنگ است

دستم را رها نکن

 


درد و دل با خدا:www.parsnaz.com

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنهایی
پنج شنبه 17 فروردين 1396 ساعت 15:45 | بازدید : 491 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
 

لحظه هایی هست... توی زندگی که..

 

دیگه حتی یک قدم هم نمیتونی برداری..

 

زندگی شده باتلاق تنهایی...

 

یه نگاه به دوروبرت میکنی...یک نگاه به پیش رو..

 

یک نگاه به پشت سر...

 

اون لحظه است که دوست داری کسانیکه

 

یه عمربه وجودشون دلت خوش بود... دستت بگیرن


و آهسته آهسته ...از باتلاق تنهایی نجاتت بدن...

 

ولی افسوس....

 

در این مرداب.. سکوتی تلخ است

 

وصدایی جزء ...

 

صدای فرورفتن آرام آرام  در باتلاق تنهایی نیست.

 

نه!!...

 

سکوت کن...

 

خاموش باش...

 

صدا نزن کسی را...

 

شاید... صدایت به دلشان خوش نیاید...

 

آرام باش...چشمهایت را ببند ...

 

تا کمتر دنیا و بی وفایی هایش...

 

ناملایمتی اش به چشمت آیند... شاید اینجا آخر راه است

.

.

آرام سکوت کن ...

 

آرام اشک بریز ...

 

آرام... بسوز..  دل من ..

 

دیــده ای شــیشــه هـای اتــومبــیل را

وقـــتــی ضربـــه ای مـــی خــورنـد و مـــی شــکنـنـد !؟

دیــده ای شـیشــه خــرد مــی شــود

ولــی از هــم نمــی پاشــد !؟

ایـــن روزهـــا همـــان شــیشــه ام ؛

خــرد و تــکـه تــکــه ،

از هــم نـمـــی پــاشـم ولـــی شــکـستـــه ام ...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نفس عميق
جمعه 11 فروردين 1396 ساعت 11:47 | بازدید : 538 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …

الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم !

Image result for ‫جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …  الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم !‬‎

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
کاری به کار عشق ندارم
چهار شنبه 20 بهمن 1395 ساعت 15:37 | بازدید : 498 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
کاری به کار عشق ندارم
من هیچ چیز و هیچ کسی را دیگردر این زمانه دوست ندارم
انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا هر چیز و هر کسی را که دوست تر بداری حتی اگر که یک نخ سیگار... یا زهرمار باشد از تو دریغ می کند
پس من با همه وجودم خودم را زدم به مردن تا روزگار ، دیگر کاری به کار من نداشته باشد
این شعر تازه را هم.... ناگفته می گذارم... تا روزگار بو نبردگفتم که کاری به کار عشق ندارم!
Image result for girl ghamgin

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آرامش
شنبه 22 آبان 1395 ساعت 20:49 | بازدید : 545 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

چیزی را گم کرده ام

شاید هم کسی را...

و یا... شاید خودم را...

هر چه هست تو نیستی!

تو تنها جزئی از زندگی منی

که هیچ وقت گمش نمی کنم...

آرامشم را گم کرده ام...

سکوتم، و اعتمادم...

حس با مردم بودن را دیگر حس نمی کنم!

اعتماد داشتن را نمی فهمم!

آرامشم را نمی یابم...

باید همین حوالی باشد

آرامشم را می گویم!

شاید من زیاد دنبالش نگشته ام!

صندوقچه ی قدیمی مادر بزرگ را هم

خوب زیر و رو کرده ام اما نیست!

نه اینکه از اول نبوده ها!

الان نیست...

بودنش را خوب یادم هست!

و حتی رفتنش را...

شاید چون پشتش آب نریختم

بازنگشته...

آرامشم را می گویم!

شاید چون قدرش را نمی دانستم نمی آید...

چقدر جایش در زندگی ام خالیست...

زیاد که می گردم، خودم را هم گم می کنم!

کاش تو می آمدی از دور  برای کمک!

اینجا همه چیز بهم ریخته

و من لابه لای همه ی گم شده هایم

گم شده ام...!

Image result for ‫آرامش‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سرد است نبودنت...
شنبه 22 آبان 1395 ساعت 20:39 | بازدید : 441 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

روزهاي زيادي از رفتنت ميگذرد اما هنوز هم هوا سرد است هنوز هم باران مي آيد هنوز هم وقتي دلتنگت ميشوم

ستاره ها را تماشا ميكنم هنوز خيالت با من است در من است و خاطراتت سهم تلخ روزهاي شيرينم شده...

شبها در تنهايي اتاقم نامت را براي خودم و سكوت اتاقم زمزمه ميكنم تا يادم نرود نام زيبايت را

پ...د...ر...آوايي كه تا ابد در حسرت بازگو كردنش خواهم ماند

دستهاي پينه بسته ات را ميخواهم ...ميخواهم يك دل سير نگاهشان كنم آخر آن روزها كه بودي من نبودم يعني

اينگونه نبودم به فكر تو و دستهاي مهربانت نبودم ...كاش به گذشته برميگشتم...

راستي دلم چيزي تازه ميخواهد چيزي شبيه يك نشانه ...يك آيه چيزي كه از تو باشد رنگ تو را داشته باشد بوي
تورا بدهد تصوير تو را نشانم دهد صداي تو را در گوشم زمزمه كند دلم يك خواب ميخواهد كه تو در آن  باشي و بر

تنهاييم بباري...

 

پينوشت:بغضم ازین بغض های سمج است...اصلا دلش باریدن نمی خواهد.. دارد فشار می آورد روی دیواره های بطن چپ... درد دارد... بغض امشبم

 Image result for ‫روزهاي بي تو‬‎

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تولدم مبارك
پنج شنبه 29 مهر 1395 ساعت 14:14 | بازدید : 1551 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

Image result for ‫تولدم مبارک‬‎

Image result for ‫تولدم مبارک‬‎

Image result for ‫تولدم مبارک‬‎

 

Image result for ‫تولدم مبارک‬‎


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مادر جان روزت مبارک
چهار شنبه 11 فروردين 1395 ساعت 15:18 | بازدید : 559 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
 

مادر سر چشمه گیتی..
غنچه ای در سبزه زار زیبای طبیعت شکفت و کلمه ی مادر ، در پهنه گلبرگان سرخ آن او که همچون خون مادر است ، بیرون جهید و خود را در آسمان بیکران آبی  سوار بر بال پرنده محبت دید. 
آری! به راستی مادر کیست که گیسوانش هم چون گیسوان فرشته طلایی است؟ مادر کیست که زمزمه محبتش لالایی اوست؟ 
مادر آنست که گهواره چوبین فرزندش را از لابلای صخره ها و از میان آبشارها و صدها گل زیبای یاسمن بیرون می کشد و با دستان مهرآمیزش آن را تکان می دهد...
مادر آنست که اشکش همچون شبنم بر قلب گلبرگ ، گل عشق است، صدایش هم چون مرغ غزل خوان در طبیعت است و بوسه اش همچون نور خورشید بر سبزه زار است و استواریش همچون کوهی بر دل خاک...روزت را ارج می نهم و بوسه میزنم بر جای پایت.

 

 

مادرم:
قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند...

 

              

 

 

 

مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی

تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. 

مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. 

مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند.

 چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است. 

لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست.

 قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. 

نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.

 


 

 

 

 

مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. 

در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. 

با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. 

مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خالقم
شنبه 7 فروردين 1395 ساعت 17:44 | بازدید : 602 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

خالقم پروردگارم

به لحظه هاي تنهاييم با تو قسم

به اشكهاي پنهاييم قسم

اگر براي يك لحظه نگاهت را از من برداشتی

به خودت قسم آن لحظه. لحظه نابودي من خواهد بود

چرا كه من در با تو بودن نابودي نديدم

خدايا حتي يك لحضه مرا بي خود رها مكن


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
می دانی
شنبه 7 فروردين 1395 ساعت 17:34 | بازدید : 604 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

ميداني کاری به کار عشق ندارم من هیچ چیز و هیچ کسی را دیگردر این زمانه دوست ندارم انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند زیرا
هر چیز و هر کسی را که دوست تر بداری حتی اگر که یک نخ سیگار... یا زهرمار باشد از تو دریغ می کند پس من با همه وجودم خودم را زدم به مردن تا روزگار ، دیگر کاری
به کار من نداشته باشد این شعر تازه را هم.... ناگفته می گذارم... تا روزگار بو نبردگفتم که کاری به کار عشق ندارم!
 

 

هوایـــــــــــــــــــــ ــــت را کرده ام
 
کمی "هــــــــــــــا" کن

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امسال عيدي ندارم بي تو...
پنج شنبه 27 اسفند 1394 ساعت 16:30 | بازدید : 2633 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

یک سال  هم گذشت اما باز تو را ندارم،

من بی تو از دنیا بیزارم، عید امسال بی تو چقدر غم دارم،

غمی به اندازه ی عالم دارم، تو نباشی در کنارم این بهار

رنگ پاییز دارد برایم، توی هفت سینم فقط تو را کم دارم،

در این تنهایی ام، کاش در کنارم بودی،

توی خزان، کاش بهارم بودی،

در این روزها که هر کس یاری دارد، کاش تو یارم بودی ...

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خاطرات......خاطرات.....
چهار شنبه 26 اسفند 1394 ساعت 19:20 | بازدید : 483 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

خاطرات......خاطرات...نه سردارند....نه ته دارند....

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند!!!

گاهی وسط یک فکر...گاهی وسط یک خیابان...

سردت میکنند...انگار رگ خوابت رابلدند...

زمینت میزنند...خاطرات تمام نمیشوند...

تمامت میکنند...!!!

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
همیشه باید یک کسی باشد كه ...
چهار شنبه 26 اسفند 1394 ساعت 19:14 | بازدید : 494 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

" همیشه باید یک کسی باشد که حتی اگر به جای کلمات

 فقط سه نقطه گذاشتی در یک صفحه سفید ،


بدانی که می داند یعنی چه ! . . .


همیشه باید کسی باشد ! تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد !

 
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید ! بفهمد !

 
که اگر سکوت کردی بفهمد ! باید کسی باشد !

 
که اگر بهانه گیر شدی ! بفهمد !


باید کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن ! نبودن ! بفهمد !


باید کسی باشد که اگر حرف های بی معنی زدی بفهمد !


باید کسی باشد بفهمد که درد داری ! که زندگی درد دارد !

 بفهمد که دلگیری ! بفهمد که دلت برای چیزهای


کوچک تنگ شده !!!


همیشه باید کسی باشه که وقتی دلت گرفت سرتو

 بزاری رو شونش تا میتونی بباری

:(

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
انتظار نداشته باش خنده هايم واقعي باشه
سه شنبه 15 دی 1394 ساعت 16:21 | بازدید : 524 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
وقتـــی نه دستـــ ی برای گرفتــــن است

نه آغـــــوشــــــــ ی برای گریــــه

نه شـــانـــه‌ای بــرای تـکیـــــه

انتظــــار نـداشتــه بـــاش خنــــده‌ام واقعـــی باشــد...

این روز‌هـــا فقـــط زنــده‌ام تا دیگــــــــــران زنــدگــــی کننـد..
 
 
 
 
 
 
همه چی سرد شده:
هوا، آدما، دستا، قلبا...(:
 

تو این دنیا نمیشه هم ادم خوبی باشی؛
هم حالت خوب باشه!
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
محرم
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 20:17 | بازدید : 538 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )


به خدا دیگه چیزی نمونده ...خیلی دلم برات تنگ شده محرم آخ محرم نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده .نمیدونی وقتی از راه میرسی چه ولوله ای تو عرش راه میندازی ...اخ ماه عزای حسین هستی ماه عزای ارباب ما.ماه عزای همه ی دار وندار ما بچه شیعه ها.....
اخ حسین جان نمیدونی که چقدر دلم برا محرمت تنگ شده ...
قربونت برم حسین ....چی میشه تو این محرم اول برای زیارت حرمت انتخابم کنی و بعدش بهم برات شهادتم رو بدی....
میدونم اقا جون من  که لیاقت ندارم حرم  تو رو ببینم .من گنه کار کجا حرم شه عالمین کجا..
ولی اقا جون هرچی که بد باشم هرچی که گناه کار باشم.به جان مادر حضرت زهرا دوستت دارم ...
به خدا هر چی که باشم دیگه راه آب رو که به خانواده ات نبستم ..
اقا جون نمی دونم امشب چرا اینجوری شدم ولی بدجوری امشب دلم هوایی شده...
وای خدا داره بغض گلوم رو قشار میده  دوست دارم بزن زیر گریه و بلند بلند گریه کنم ..
ولی حیف که نمیشه و شرایطش نیست....
اقا خیلی دوستت دارم ...از ته دل دوست دارم ..
به خدا حیف هست ادم تو رو داشته باشه و گناه کنه تو رو داشته باشه و غم داشته باشه
همیشه تو سینه دعای من اینه
خدا حسین رو از من نگیره

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چرا غم ها نميدانند
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 20:16 | بازدید : 509 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

Image result for ‫خيلي دلم برات تنگ شده‬‎

تمام خنده هایم را نذر کرده ام

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بهونه قشنگم
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 20:11 | بازدید : 528 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

Image result for ‫خيلي دلم برات تنگ شده‬‎

دلیل تنهایی مان اینست ای دوست :

دلمان پیش کسی است که حواسش پیش ما نیست

و حواسمان پیش کسی است که دلش پیش ما نیست .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اگر به تو نميرسم
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 20:4 | بازدید : 582 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

اگه به تو نمیرسم این دیگه قسمت منه

نخواستم اینجوری بشه این از بخت بد منه

 

قدر یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز

چطور دلت اومد بری؟ عاشق چشمهاتم هنوز

 

فکر نمی کردم که یه روز اینجوری تحقیر بشم

به جرم دوست داشتن تو اینجوری تنبیه بشم

 

قد یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز

چطور دلت اومد بری؟ عاشق چشمهاتم هنوز

 

دار و ندارمو می دم ولی چشمهاتو نبند

دار و ندار من تویی به گریه های من نخند

 

از همه دنیا من فقط دل خوش تو بودم ولی

دلخوشی تو نبودم دوستم نداشتی یه کمی

 

اگه به تو نمی رسم این دیگه قسمت منه

نخواستم اینجوری بشه این از بخت بد منه

 

قد یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز

چطور دلت اومد بری؟ عاشق چشمهاتم هنوز

 

فکر نمی کردم که یه روز اینجوری تحقیر بشم

به جرم دوست داشتن تو اینجوری تنبیه بشم

 

قدر یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز

چطور دلت اومد بری؟ عاشق چشمهاتم هنوز

 

 

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شايد فراموشت شدم
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 20:1 | بازدید : 532 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

شاید فراموشت شدم،شاید دلت تنگه برام
شاید بیداری مثل من،به فکر اون خاطره ها
شاید تو هم شب که می شه،می ری به سمت جاده ها
بگو تو هم خسته شدی،مثل من از فاصله ها
با هر قدم برداشتنت، فاصله بینمون نشست
لحظه ای که بستی در رو،شنیدی ، قلب من شکست
یادت بیاد که من کی ام،همون که می میره برات
همونی که دل نداره برگی بیفته سر راهت
نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام
تو مثل خالکوبی شدی،تو تک تک خاطره هام
از کی داری تو دور می شی،از من که می میرم برات
از منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت

نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام
تو مثل خالکوبی شدی،تو تک تک خاطره هام
از کی داری تو دور می شی،از من که می میرم برات
از منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت

بگو من از کی بگیرم حتی یک بار سراغتو
دارم حسودی می کنم به آینه ی اتاق تو
کاش جای اون آینه بودم،هر روز تو رو می دیدمت
اگر که بالشت بودم هر لحظه می بوسیدمت

نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام
تو مثل خالکوبی شدی،تو تک تک خاطره هام
از کی داری تو دور می شی،از من که می میرم برات
از منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت

از کی داری تو دور می شی،از من که می میرم برات
از منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلتنگتم
چهار شنبه 15 مهر 1394 ساعت 19:45 | بازدید : 584 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

دلتنگی

تنها نصیب من بود

از تمام زیبایی هایت .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
پنج شنبه 9 مهر 1394 ساعت 14:51 | بازدید : 515 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 این روزها دلم اصرار دارد


 فریاد بزند؛


 اما . . .


 من جلوی دهانش را می گیرم،


 وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!


 این روزها من . . .


 خدای سکوت شده ام؛


 خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،خط خطی نشود

 


 خط خطی نشود . . .!!!

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عجب صبری خدا دارد
پنج شنبه 9 مهر 1394 ساعت 14:33 | بازدید : 536 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )
 
عجب صبری خدا دارد

 اگر من جاي او بودم

همان يك لحظة اول كه اول ظلم را مي‌ديدم از مخلوق بي‌وجدان ،

جهان را با همه زيبايي و زشتي، به روي يكدگر ، ويرانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم ، كه در همسايه صدها گرسنه ،

چند بزمي گرم عيش و نوش مي‌ديدم ،

نخستين نعرة مستانه را خاموش آن دم  بر لب پيمانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم ، كه مي‌ديدم يكي عريان و لرزان

ديگري پوشيده از صد جامة رنگين، زمين و آسمان را

واژگون مستانه مي‌كردم.

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم ، نه طاعت مي‌پذيرفتم

نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگرها تيز كرده

پاره پاره در كف زاهد نمايان سبحه صد دانه مي‌كردم.

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم، براي خاطر تنها يكي

مجنون صحراگرد بي‌سامان هزاران ليلي نازآفرين را كو به كو

آواره و ديوانه مي‌كردم.

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم، به عرش كبريايي با همه صبر خدايي

تا كه مي‌ديدم عزيز نابجايي ناز بر يك ناروا گرديده ، خواري مي‌فروشد

گردش اين چرخ را وارونه بي‌صبرانه مي‌كردم.

عجب صبري خدا دارد !

اگر من جاي او بودم ، كه مي‌ديدم مشوش عارف و عامي

ز برق فتنة اين علم عالم‌سوز مردم‌كش ، به جز انديشة عشق و وفا ،

معدوم هر فكري در اين دنياي پرافسانه مي‌كردم.

عجب صبري خدا دارد !

چرا من جاي او باشم ؟!

همين بهتر كه او خود جاي خود بنشسته و تاب تماشاي زشتكاريهاي اين مخلوق را دارد

وگرنه من به جاي او چو بودم ، يك نفس كي عادلانه سازشي با جاهل و فرزانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد !
عجب صبري خدا دارد !


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برو
چهار شنبه 17 تير 1394 ساعت 14:4 | بازدید : 545 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

بـــــــــــــرو!!!!
ترس از هیچ چیز ندارم
وقتی یقین دارم بیشتر از من
کسی دوستت نخـــــــواهد داشت...
بیشتر از من کسی طاقت کم محلی هایت را ندارد..
بــــــــــــرو!!!!
ترس برای چه؟؟
وقتی می دانم یکــ روز تُف می اندازی به روی تمام آن هایی که
به خاطرشــــان من را از دستـــــ دادی.... !

Has Yahoo walked away from the Dailymotion deal? Might this be good ...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0